سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ساکت می گردد تا سلامت بماند و می پرسد تا بفهمد . [امام علی علیه السلام]

صلاح از ما چه می خواهی که مستان را صلا گفتیم

به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم



 
نوشته شده توسط : سبحان |  یکشنبه 88 اردیبهشت 20  ساعت 12:43 عصر 

چند روز پیش  دی ودی ای به دستم رسید  که خاطرات زیادی رو برام زنده کرد...

تقریبا چهار سال پیش بود که با یه عده از بچه ها شدیدا دنبال یه عکس از دکتر می گشتیم تا اون رو برای تبلیغات آماده کنیم ، اما هر چی این در و اون در زدیم غیر از چند تا عکس بی کیفیت و خارج از موضوع، چیزی پیدا نکردیم .

دست آخر هم به اون عکس معروف از دکتر، که درحال بوسیدن دستان یه پیرمرد هست  قناعت کردیم و تبلیغات خودمون رو آماده کردیم .حالا بگذریم که وقتی دکتر از موضوع چاپ پوستر رنگی مطلع شد ، حال همه بچه ها رو گرفت و اجازه نداد که اون پوسترها به هیچ عنوان پخش بشه و بانی کار خجالت زده جهت اظهار شرمندگی پیش دکتر رفت و با عتاب دکتر مواجه شد. اما حالا هزاران عکس از زوایای مختلف و با فیگورها و لباس های متعدد با بهترین کیفیت در اختیار داشتم ، که می تونستم از اون ها استفاده کنم.اما بحثم یه چیز دیگه است ، هفته گذشته در و دیوار شهر شیراز با انواع بنر های رنگارنگ دکتر پر شده بود و چهره سردار خدمتگذاری با نمایی متفاوت در ظاهر شهر نمایانگر می شد، کج سلیقگی تیم تبلیغاتی آنقدر آشکار بود که ذهن اقشار مردم با هر سلیقه سیاسی رو قلقلک می داد و مسیر دوری از تجمل رو که دکتر چهار سال برای رسیدن به اون وقت گذاشت و در این مسیر با مشکلات زیادی دست به گریبان شد رو طولانی تر از قبل نشون می داد.

 سفرهای استانی اینقدر با خودش برکت به همراه داره، که بشه براحتی از اشکالات وایرادات موجود گذشت و فقط دنبال دیدن سیاهی ها و پلیدی ها نبود، اما با برطرف کردن پاره ای از نقص ها میشه اذهان مردم رو به آینده نظام خوش بین کرد.

مثلا من نمی فهمم چه لزومی داره که دکتر در همه سفرها یه مسیر ده دقیقه ای رو در دوساعت طی کنه  و یه عالمه از مردم زیر آفتاب ایستاده و منتظر ایشان باشند، در حالیکه هنر یه رییس جمهور کوتاه کردن مسیر رسیدن تا مقصد است نه طولانی کردن اون. هر چند که از زیبایی های طی مسیر نمی شه به راحتی گذشت. به هر حال :

گریه شام و سحر، شکر که ضایع نگشت .... و

قطره باران ما گـــــــــــــــوهر یکدانـه شد

از دیگر نکات جالب و شنیدنی سفر دکتر به شیراز این بود که بعد از اینکه دکتر سفری به کیش داشتند و دوباره به شیراز برگشتند ، یه عده ای از مردم دوباره به استقبال ایشان رفتند و موجبات خنده ناظرین رو فراهم آوردند، هر چند در نوع خود بی نظیر نیز بود.

پی نوشت ها --------------------------------------------------------

اول اینکه دی ودی مذکور مربوط به سفرهای استانی دکتر احمدی نژاد است که این روزها با نام (نگاه از نزدیک) عرضه میشه.

دوم اینکه انتقاد بنده از سر دلسوزی و در راستای تایید منویات قبلی است نه رویگردانی از مواضع قبلی .

و سوم آرزوی توفیق برای دولت خدمتگذار دکتر احمدی نژاد.(دامت توفیقاته)



 
نوشته شده توسط : سبحان |  چهارشنبه 88 اردیبهشت 16  ساعت 10:43 صبح 

کربلا معراج هر شام من است

این پیاله تا ابد جام من است

در کتاب عشق بازی با حسین

بعد بسم الله نام زینب است

میلاد عقیله بنی هاشم ، موثقه ،عارفه،عالمه،محدثه،فاضله،کامله،عابده آل علی(ع)،حضرت زینب کبری  (س) بر همه دوستدارانش گرامی باد.

صبح ازل طلیعه ایام زینب است

پاینده تا به شام ابد نام زینب است

در راه دین لباس شهامت چو دوختند

زیبنده آن لباس بر اندام زینب است



 
نوشته شده توسط : سبحان |  چهارشنبه 88 اردیبهشت 9  ساعت 10:57 عصر 

از امام علی (ع) پرسیدند عدل یا بخشش کدام یک برتر است، فرمودند:

عدالت ،هر چیزی را در جای خود می نهد ، در حالیکه بخشش آن را از جای خود خارج می سازد. عدالت تدبیر عمومی مردم است، در حالی که بخشش گروه خاصی را شامل است، پس عدالت شریف تر و برتر است.

نهج البلاغه حکمت 437

-----------------------------------------------

جامعه اسلامی با عدل و قسط است که قوام پیدا می کند .بدون عدل ،ممکن نیست.ولو همه ارزشهای مادی و ظاهری و دنیایی فراهم شود ،اگر عدالت نباشد،در حقیقت هیچ کاری انجام نشده است.

مقام معظم رهبری 10/8/83



 
نوشته شده توسط : سبحان |  پنج شنبه 88 اردیبهشت 3  ساعت 12:11 عصر 

«آن«امانت»که خدا بر زمین و آسمانها و کوهها عرضه کردو از برداشتنش سر باز زدند و انسان برداشت،همین است.نه عشق است و نه معرفت است و نه طاعت...«مسئولیت ساختن خویش»است. کاری که در ید قدرت خداوندی است، انسان خود به دست می گیرد!...»

برگرفته از کتاب هبوط – دکتر علی شریعتی



 
نوشته شده توسط : سبحان |  دوشنبه 88 فروردین 24  ساعت 6:35 عصر 

جای پارک ...

پس چون پیشانی بر خاک افتد، کار جهان به سرانجام می‌رسد و سفر آسمانی زمین به مقصد می‌انجامد و فُلک خلقت بر ساحل آرام ابدیت لنگر می‌اندازد ...
یکی از دوستان سید مرتضی آوینی نقل میکرد ، اون سالهایی که همراه با سید در نشریه سوره کار می کرده ،همکاری داشتند که زیاد به مسائل اعتقادی و مذهبی پایبند نبوده.فقط بطور کلی مسلمان بود ولی تکالیف دینی رو عمل نمی کرد.سید مرتضی همیشه با بلند شدن صدای اذان، سجاده اش رو توی اتاق کارش در سوره ،پهن می کرد و مشغول خواندن نماز می شد. توی اون لحظات فضای عجیبی تمام محل کار رو می گرفت و همه همکار ها  تحت تاثیر  لحن آسمانی سید مرتضی قرار می گرفتند ، یک رو شاهد بودم که اون همکارمون که ذکر خیرش شد ، موقع نماز کنار سید مرتضی نشسته و زار زار گریه می کنه و به شدت از فضای فروتنانه نماز آقا سید متاثر شده و بعد از نماز مدتی با آقا سید هم کلام شد. بعد از شهادت سید مرتضی اون همکارمون رو پیدا کردم و ازش خواستم که ماجرا رو برام شرح بده، اون آقا می گفت که اون روز به حال سید غبطه خوردم و از اینکه بعد ار یک عمر نام مسلمانی رو یدک کشیدن تا حالا در مقابل خدا سجده نکرده و نماز نخوندم برای آقا مرتضی اعتراف کردم ، بهش گفتم سید جان من وقتی حال شمار رو دیدم از خودم خجالت کشیدم و حالا نمی دونم باید چی کار کنم. سید مرتضی لبخند همیشگی روی  لبهاش ظاهر شد و گفت  من هم بعضی روزها که از محل کارم با ماشین  خارج می شم موقع نماز و شنیدن صدای اذان توی خیابان و ترافیک جا می مونم ، خیلی دنبال جای پارک می گردم ولی خوب، خیلی مواقع هم میشه که جای پارک گیر نمی آورم و به نماز نمی رسم ، شما هم تا حالا حتما جای پارک گیر نیاورده ای ، اگه یه جای پارک مناسب پیدا کنی حتما به نماز و عبادتت هم می رسی .
ارمغانی که انسان از بهشت با خود به عالم دنیا آورده‌است، جاذبه‌ای فطری است که او را از درون به سوی بهشت و آنچه بهشتی است می‌کشاند، انسان فطرتاً‌ در جست و جوی بهشت است، همان بهشتی که از آنجا هبوط کرده‌است و جاذبه‌های درونی او  به سوی عالمی متعادل، زیبا و جاودانه از همین‌جا ناشی می‌شود.
فکر نمی کنم برخورد شهیدآوینی رو بشه با اصول حاکم بر جامعه شناسی تربیتی امروز دنیا تطبیق داد ، شما چی فکر می کنید؟ ، اگه به جای شهید آوینی بودید چه بر خوردی می کردید ؟
به قول خود شهیدآوینی :
آدم‌ها دو گونه‌اند : آنان که با عقلشان می‌زیند و دیگرانی که زیستنشان با دل است چه بسیارند آنان و چه قلیلند اینان. چه سهل است آن گونه زیستن و چه دشوار است این گونه بودن. بهشت ارزانی عقل اندیشان باد.



 
نوشته شده توسط : سبحان |  چهارشنبه 88 فروردین 19  ساعت 8:34 صبح 

عید ملت مستضعف روزیست که مستکبرین دفن شوند.



 
نوشته شده توسط : سبحان |  جمعه 87 اسفند 30  ساعت 12:20 عصر 

هرسال ماه اسفند که فرا می رسه، حال و هوای عجیبی پیدا می کنم ، انگار بطور غیر ارادی  ذهن و روحم از من می خوان که جسمم رو در اختیار اونا بزارم تا با خودشون همراه کنن ، مغناطیسی وجودم رو فرا می گیره و جاذبه ای عظیم همه رفتارهای من رو متاثر از خودش می کنه، حکایت اسفند ماه برای من ، حکایت خاطراتی است که غایت آرزوها و آرمان های مقطعی از زندگیم رو تشکیل می ده. طعم اردوهای راهیان نور برای همه اونهایی که تجربش کردند، اونقدر شیرین هست که تا مدتها این شیرینی رو فراموش نمی کنند و بعضی ها هم مثل من هنوز ذائقه خودشون رو با خاطرات اون اردوها شیرین نگه می دارن.

نمی دونم تا حالا با رمل های فکه حرف زدید یا نه ؟ تا حالا با ساختمون های بلند و تو در توی پادگان دو کوهه قرار گذاشتید یا نه ؟ تا حالا روی خاکهای ترک خورده طلاییه سر به سجده گذاشتید ؟ تا حالا کنار اروند روضه بی آبی سقا رو زمزمه کردید ؟ و خیلی چیزای دیگه که لذت اونا فقط با تجربه کردنش به دست میآد.

نسئل الله منازل الشهداء



 
نوشته شده توسط : سبحان |  شنبه 87 اسفند 24  ساعت 12:55 صبح 

رویای ناتمامم ساعات در حرم بود

باقی عمر اما افسوس بود و کابوس

 

 



 
نوشته شده توسط : سبحان |  پنج شنبه 87 اسفند 8  ساعت 5:16 عصر 

یادی از یار

اگر با آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم،

نمازمان قضاست ....

العجل ...

 



 
نوشته شده توسط : سبحان |  شنبه 87 اسفند 3  ساعت 4:4 عصر 
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تقصیر جمعه هاست ...
سخت گیری در حفظ بیت المال
روند رشد اشرافیت و رفاه طلبی
اینجا هیچ چیز متعارف نیست؟!!!
تبرک است ...
هزار نفر از ما بمیرد، هیچ خبرى نمى‏ شود!
سلوک ذیل سیاست
دانلود فیلم شناخت سی امین جشنواره فیلم فجر
از اهل معصیت مى‏ شدید یا اهل عبادت؟
انسان انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]