سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]

 

اگر همواره بخواهیم بشر را متناسب با مقتضیات زمان معنا کنیم، آنگاه «مقتضیات زمان» به‌جای «شریعت» می‌نشیند و دیگر هیچ انتقادی در هیچ مورد بر انسان‌ها روا نیست و دیگر افراد بشر را نمی‌توان در برابر اعمال خویش مسئول دانست.(کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب سید مرتضی آوینی)

اگر در فرهنگ های رایج معنای کلمه (متعارف) را جستجو نمایید به تعابیری همچون مرسوم ، معمول ، متداول و یا شناخته شده برمی خوریم اما ریشه کلمه متعارف در واقع همان (عُرف) است که به معنای آنچه که در بین مردم پسندیده و متداول است به کار می رود ....

غرضم از این واژه شناسی توجه دادن شما به غلطی مصطلح در گفتار برخی مسولین برای توجیه و تبیین پاکدستی مدیران دولتی است ،به این جملات دقت کنید : اکثر مدیران ارشد دولت در مسیر درست، برای خدا و با حقوق متعارف، برای خدمت‌رسانی به دولت کار و تلاش می‌کنند.

حال سوال اینجاست که در جامعه توحیدی حقوق متعارف مدیران دولتی چه میزان باید باشد و یا به تعبیر بهتر پیشوایان یک جامعه اسلامی بر طبق روایات اسلامی از مواهب مسولیت خود تا چه میزان می توانند بهره مند گردند و آیا دریافت حقوق بر مبنای عرف جامعه، معیار صحیحی برای پرداخت دستمزد به مدیران می باشد ؟

حالتوجه شما را به بخش هایی از بیانات بسیار روشنگرانه و دقیق حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه آذرماه 1379 جلب می کنم  تا به خوبی ذهن ها برای فهم دقیق میزان حقوق مدیران جامعه اسلامی محیا گردد.

(آن حضرت در جایی دیگر از نهج‌البلاغه میفرماید:

«ان‏اللَّه تعالی فرض علی ائمّة الحق ان یقدّروا انفسهم بضعفة النّاس»؛

یعنی صاحبان مناصب در نظام حق، حق ندارند خودشان را با اعیان و اشراف مقایسه کنند و بگویند چون اشراف و اعیان این‏گونه خانه و زندگی دارند و این‏طور گذران می‏کنند، پس ما هم که صاحب این منصب و این مسؤولیت در جمهوری اسلامی یا در نظام اسلامی و حاکمیت اسلامی هستیم، سعی کنیم مثل آنها زندگی کنیم؛ یا این‏که چون رؤسا و مسؤولان و وزرای کشورهای دیگر در نظام های غیر الهی و غیر حق این‏طور زندگی می‏کنند، این‏طور خوشگذرانی می‏کنند و این‏گونه از امکانات مادی استفاده می‏کنند، ما هم بایستی همان‏طور زندگی کنیم؛ نه. حق ندارند زندگیشان را با اعیان و اشراف و متمکّنان و یا با منحرفان اندازه‏گیری کنند. پس با چه کسانی باید زندگیِ خودشان را اندازه بگیرند؟

  «ان یقدّروا انفسهم بضعفة النّاس»؛

 با مردم معمولی، آن هم ضعیف ها و پایین‏ترهایشان. در این عبارت، این تعبیر نیست که مثل آنها زندگی کن - ممکن است هر کسی نتواند آن‏گونه زندگی را بر خودش تنگ بگیرد - اما این هست که خودت را با او اندازه بگیر و با او مقایسه کن؛ نه با اعیان و اشراف و با فلان پولدار و فلان سرمایه دار. مسؤول و صاحب یک منصب در نظام اسلامی و نظام حق، نباید طوری زندگی کند که باب اعیان و اشراف و متمکّنان و برخورداران جامعه، یا مسؤولان کشورهای غیر اسلامی است. این فرهنگ غلطی است که هرکس در مسؤولیت های دولتی به مقام و مسؤولیتی رسید، باید فلان طور خانه، یا فلان طور وسیله رفت و آمد، یا فلان طور امکانات زندگی داشته باشد؛ نه، دستور امیرالمؤمنین این نیست؛ فقط مربوط به آن زمان هم نیست؛ مربوط به همه زمانهاست. آن زمان هم این‏گونه نبود که همه مردم فقیر باشند. فتوحات اسلامی شده بود؛ در کشور اسلامی ثروتهایی وجود داشت و ثروتمندان و تجّاری بودند که - از راه حرام یا حلال، فعلاً کاری نداریم - زندگیهایشان، زندگی های برخوردارانه بود. امیرالمؤمنین در همین زمان می‏فرماید نباید زندگی شما، زندگی برخوردارانه باشد.؛ این مربوط به مسؤولان و صاحبان مناصب در نظام اسلامی است که باید خودشان را با مردمِ ضعیف بسنجند، نه با برخورداران جامعه)

همانطور که در جملات ابتدایی متن به نقل از سید مرتضی آوینی نقل کردم اگر همواره در دعوای بین مقتضیات زمان (عرف) و شریعت و احکام اسلامی به نفع عرف و مسائل متعارف غش کنیم به تدریج و با گذر زمان دیگر چیزی از احکام شریعت باقی نخواهد ماند و  مسائل متعارف در هر عصر و دوره ای تعیین کننده اولویت های جامعه خواهند بود ...

امروزه برخی از حضرات مدیر و مسول با افتخار فیش های حقوق 5 الی 10 میلیون تومانی خود را به اسم حقوق های متعارف منتشر می کنند ، غافل از اینکه متوسط حقوق جامعه کارگری ما بسیار بسیار کمتر از این مبالغ است و انگار این دوستان که از حقوق های چند صد میلیونی بهره ای نبرده اند به نوعی بر ما منت می گذارند...

ببینید!!! ما حقوق متعارف دریافت می کنیم ، در این مجال باید خدمت اساتید خودم عرض کنم هر وقت و هر زمان که (ان یقدّروا انفسهم بضعفة النّاس) زندگی های خودتان را با ضعیف ترین مردم جامعه هماهنگ کردید ، به خودتان افتخار کنید وگرنه فیش های 5 تا 20 میلیونی برای شما در دنیا و آخرت افتخاری به همراه نمی آورد. 

حقوق های شما به فرض که متعارف هم باشد باید این سوال را از خود بپرسید که این مبالغ تا چه حدی شرعی می باشد؟!!!

 



 
نوشته شده توسط : سبحان |  سه شنبه 95 تیر 8  ساعت 7:11 عصر 
   1   2      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
تقصیر جمعه هاست ...
سخت گیری در حفظ بیت المال
روند رشد اشرافیت و رفاه طلبی
اینجا هیچ چیز متعارف نیست؟!!!
تبرک است ...
هزار نفر از ما بمیرد، هیچ خبرى نمى‏ شود!
سلوک ذیل سیاست
دانلود فیلم شناخت سی امین جشنواره فیلم فجر
از اهل معصیت مى‏ شدید یا اهل عبادت؟
انسان انقلاب اسلامی
[عناوین آرشیوشده]