بخش دوم؛ چرا اینگونه شد؟ وزیر ارشاد: این اقدامات نتیجهی ساخت فیلم 300 و سیلی بیصدای خداست به آمریکاییها. وزیر علوم: برای تحصیل دانشجویان مضطرب ویرجینیا در ایران، آمادگی داریم. وزیر بهداشت: در حال بررسی طرح واکسن ضد ترور هستیم. وزیر آموزش و پرورش: با طراح سوالات آزمون پایان ترم ویرجینیا باید برخورد میشد. وزیر ارتباطات: مشکل آنتندهی ایرانسل در ویرجینیا به زودی حل میشود. علی لاریجانی: توصیه موکد ما این است که با سفسطهی دیپلماتیک یا فرافکنی فی ما بینی، نمیتوانند روند پیشرفت تودهای هستهای ایران را متوقف کنند، با ویرجینیا یا بدون ویرجینیا، "تعلیق" یک شعر نو است. عطاءالله مهاجرانی: سالها پیش در روستایی در غرب استان ایلام، دخترکی بود با استعداد که قصد دارالفنون هوش از سرش برده بود و هر روز در دشتهای ناسیانا(همان روستا) ساعتی را به آوازخوانی و گردش در کنار نهرها میپرداخت...(پس از 136 سطر) حال و در یک ظهر بهاری، هوش از سر رفتهی آن دخترک روستای ناسیانا، بر سر دانشجوی کرهای فرود میآید و میشود "عقل مضاف". در به در دنبال صاحب هوش سرریز میگردد که معادلات او را در استفاده از مداد و اسلحه به هم میریزد و فاجعهای ضد انسانی رخ میدهد، براستی چه رابطه تنگانگی است میان مداد و اسلحه؟! مسعود بهنود: در سوم ژوئن 1999 وقتی بیل کلینتون از لیموزین سیاهرنگش در مقابل کاخ سفید پیاده میشد، مارتین اسنایدر، عکاس نیویورک تایمز او را خطاب قرار داد و گفت: "چرا همیشه دست راستتان را برای عکاسان بلند میکنید و او گفت، چپ دستها آدمهای سیاستمداری نیستند، آنها بیشتر اهل حملهاند تا سیاست و دیپلماسی..." حالا جوانکی کرهای در خاک ایالت متحده با همان دست چپ خشونتگرا، ماشه را میچکاند و دانشجویان بسیاری را برای تایید این سخن کلینتون زیر خروارها خاک شاهد میگیرد. یکی از ماموران مخفی اف.بی. آی در حال عملیات نجات برادر حسن: جلد هفتاد و نهم "نیمه پنهان" با شرح حال و زندگی وهابی الاصل مقیم امریکا، جو سونگ هوی، در تیراژ 2 هزار نسخه و با عنوان "ترور چیست، کرهای یا وهابی صهیون؟" به زودی به دو زبان فارسی و عبری منتشر میشود. فاطمه رجبی: اگر این حادثه در زمان دولت اصلاحات اتفاق میافتاد الان آن سید[...] یا خودش یا نمایندگانش را به شکل دورهگردانی سیاه پوش میفرستاد تا غم این حادثه تروریستی را به دولت و ملت امریکای خائن تسلیت بگویند. آنجا یواشکی با هم مذاکره میکردند و در داخل، یک روز عزای عمومی اعلام میشد. و اگر در زمان سردار بازندگی این اتفاق میافتاد تریبون نماز جمعه پر میشد از شعارهای حال به هم زن مردی که فکر میکند باید با ملت هر جایی برای هر حادثهای همدردی کند. حال آنکه معجزه هزاره سوم در برخوردی قهرمانانه، منطقی و کاملا دیپلماتیک خون شهدا را هدر نداد و بار دیگر انقلاب را با نامهای جدید، آبیاری کرد. در این نامه عزتمند آمده است: "شما را به اسلام دعوت میکنیم که هر چه بدبختی دارید از بی دینی است." عباس کیارستمی: واو مثل وداع.../ واو مثل ویرجینیا.../ واو مثل وقوق صاهاب... واو مثل وای.../ وای... رنگها خستهاند.../ زنگها رفتهاند.../ و من تنها در این تاریکی.../ چراغ را روشن کنید، چشمانم نمیبیند.../ دیگر فیلم نمیسازم.../ از بس که غمناکم... مسعود دهنمکی: فیلمنامه "قربانیها" را به یاد دانشجویان ویرجینیا دارم مینویسم. در این فیلم غیر از نیکی کریمی و محمدرضا فروتن، نیکول کیدمن و جودی فاستر هم بازی میکنند. دیوید فینچر مشاور من در فیلمنامه است و داریوش خنجی هم مدیر فیلمبرداری. تهیهکنندگی این فیلم را برادران وانر و حبیب کاسهساز مشترکا بر عهده دارند. از همین الان هم این فیلم را از بخش مسابقه بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر بیرون میکشم. محمدعلی ابطحی: آمیز عبدالله خان مبارکی از علمای معروف سلف، سالها روی منبری می نشست که یک پایهاش چلاق بود. بارها مردم خواستند آن را تعمیر کنند، اما او نگذاشت. در سفری همراه آقای خاتمی به اندونزی برای کنفرانس اسلامی، نماینده او را دیدم و احوال ایشان را پرسیدم. او گفت: "موریانه منبر را خورده ولی آمیز عبدالله همچنان بر آوارهای همان منبر مینشیند و میگوید باید با مردم بود، مثل آقای خاتمی." برایم خیلی جالب بود که آمیز عبدلله هم رییس جمهورمان را به مردمداری میشناسد... حالا حکایت دور افتادن از مردم است، ماجرای ویرجینیا قلبم را جریحهدار کرد چرا که کشتار بد است، حتی اگر توسط ابابیل باشد و سپاه ابرهه. در روزهای تلخ تیر 78 بارها دیدم که زخم معدهی آقای خاتمی عود کرد از بس نگران دانشجویان بود. واقعا تلخ است که دانشجو در کشورش امنیت نداشته باشد، این از بدی روزگار ماست. نمیدانم کی قرار است حرمت اهل علم و ادب را نگه داریم
نوشته شده توسط : سبحان |
یکشنبه 86 دی 2 ساعت 9:13 عصر
|
|
نظرات دیگران
نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|