یله داده بود به پشتی؛ دانههای تسبیح سبز رنگش را شماره میکرد و استخاره میزد؛ چه روزی حمام برود، که "سر سیاه زمستون نچاد"؟! استخاره برای دوشنبه بد آمد. برای سه شنبه خوب آمد. چهارشنبه هم میانه. پرسیدم: میانه بیاید یعنی چی؟ گفت: یعنی فرقی نمیکنه برم یا نرم! تمام دوشنبه را مثل همیشه به صلوات فرستادن و چرخاندن تسبیحش گذراند. سه شنبه؛ حمام مفصلی کرد. صورت گردش توی چهارقد سفید مثل مروارید شده بود. چهارشنبه مرد.
نوشته شده توسط : سبحان |
چهارشنبه 90 دی 14 ساعت 9:43 صبح
|
|
نظرات دیگران
نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|