یاران ! این قافله ی عشق است و این راه که به سرزمین طف در کرانه فرات می رسد،راه تاریخ است و هر بامداد بانگ از آسمان می رسد که الرحیل،الرحیل،از رحمت خدا دور است که این باب شیدایی را بر مشتاقان لقاء خویش ببندد.این دعوت،فیضانی است که علی الدوام،زمینیان را به سوی آسمان می کشد... وبدان که سینه ی تو نیز آسمانی لایتناهی است با قلبی که در آن چو چشمه ی خورشید می جوشد و گوش کن که چه خوش ترنمی دارد در تپیدن: حسین،حسین،حسین،حسین.نمی تپد حسین ،حسین می کند.
نوشته شده توسط : سبحان |
چهارشنبه 89 آذر 17 ساعت 11:47 صبح
|
|
نظرات دیگران
نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|
|