برادران شما را سوگند مي دهم كه به زمين وفادار مانيد و باور نداريد آناني را كه با شما از اميدهاي ابرزميني سخن مي گويند. اينان زهرپالاي اند، چه خود دانند يا ندانند. اينان خوارشمارندگان زندگي اند و خود زهر نوشيده و رو به زوال، كه زمين از ايشان بستوه است. پس بهل تا سر خويش گيرند! روزگاري کفران خدا بزرگ ترين کفران بود. اما خدا مرد و در پي آن اين کفرگويان نيز بمردند. اکنون کفران زمين سهمگين ترين کفران است و اندرونه آن ناشناختني را بيش از معناي زمين پاس داشتن.
چنين گفت زرتشت.