با سلامعدالت و پيشرفت منفك يا توأمان!!؟ «سياست، فرهنگ، اقتصاد» تمدن مادي غرب مانند تار و پود يک فرش درهم تنيده است و اگر بخواهيم در مقابل اين تمدن بايستيم بايد چنين فرش اسلامي را ببافيم. نميتوان عدالت را به بخشي از جامعه واگذار نمود و پيشرفت را هم به بخش ديگر جامعه بلكه بايد توآمان باشد.متن کامل مقاله در وبلاگ موجود است.منتظر نظرات مبارک شما در رابطه با مقاله هستم.باتشکر عدالت طلب
برادران شما را سوگند مي دهم كه به زمين وفادار مانيد و باور نداريد آناني را كه با شما از اميدهاي ابرزميني سخن مي گويند. اينان زهرپالاي اند، چه خود دانند يا ندانند. اينان خوارشمارندگان زندگي اند و خود زهر نوشيده و رو به زوال، كه زمين از ايشان بستوه است. پس بهل تا سر خويش گيرند! روزگاري کفران خدا بزرگ ترين کفران بود. اما خدا مرد و در پي آن اين کفرگويان نيز بمردند. اکنون کفران زمين سهمگين ترين کفران است و اندرونه آن ناشناختني را بيش از معناي زمين پاس داشتن.
چنين گفت زرتشت.
دل كندن از لذات فاني و دل بستن به لذات باقي مثل رها كردن آخور كوچكي در آرزوي آخور بزرگ تري است كه تفاوتشان در طول و عرض و كيفيت يونجه و نقد و نسيه بودنشان است و به قول دوست مرحومم تهوع آور است! دنيايي است دنياي بي عاري و مصرف. انبار طعام و جماع و دگر هيچ! جويبارهاي بهشتي شان چيست؟ شير و عسل! همدم همدلشان كيست؟ حور و غلمان! زن هاي عظيم الكپل دمبه دار خوش كله پاچه. فاصله ميان دو پله نشيمنگاهشان به اندازه فاصله ميان مشرق تا مغرب! و براي مقدسيني هم كه داراي انحرافات جنسي هستند غلمان آماده اند! بچه خوشگل هاي سبز خط و سيه خال زير ابروبرداشته عشوه گر! طول مدت هر جماعي هفتصد و هفتاد و هفت هزار سال و هفت ماه و هفت روز و هفت ساعت و هفت دقيقه و هفت ثانيه! آن هم نه از اين سال هاي اين دنيا، از سال هاي قيامت كه هر روزش هفتصد و هفتاد و هفت هزار سال و...!! چه اشتهاي كثيف و متعفني!