وبلاگ :
يادداشت :
وقتي بچه بودم ...
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمدمهدی میرزای
به نام خدا با سلام خدمت آقا سبحان از اينکه به وبلاگ من اومديد و مطلب به اون درازي رو خونديد از شما متشکرم. خوب لازم ديدم چند نکته اي رو خدمتتون عرض کنم. البته بنده اين مطلب معروف و زيباي آخرتون رو که در وبلاگ زده ايد خواندم و لذت بردم. اما : 1- به وضوح معاني مقصود ما از کلمات متفاوت است نه هدف ما از بيان جملات. يعني هر دو يک حرف را مي زنيم ولي چون بنده به آمران گرايي بد انگارانه نگريستم شما مي خواهيد از اين کلمه دفاع کنيد. من مرامي را که مي خواهيد در مقابل من بنده از آن دفاع کنيد قبول دارم و اگر اشتباهي در به کار بردن کلمات داشتم آن را به حساب بي سوادي و در عين حال سعي در کنکاش معني مورد نظر آقاي افروغ بدانيد. 2- بنده با تعاريفي که شما از مصلحت گرايي و آرمان خواهي داديد با نظراتتان موافق هستم. اما من در اين نوشته سعي داشتم مباني اينکه کسي به کسي ديگر لقب مصلح گرا (به معناي بد آن) مي دهد چنان که آقاي خامنه اي برخي مسئولان را به آن منتسب مي کنند و يا اينکه کسي به کسي ديگر آرمان خواه (به معناي منفي آن) مي گويد چنان که آقاي خامنه اي جوانان را به آن منتسب مي کنند و راه درست را مابين اين دو مي خوانند بيان کنم. 3- البته فشار بحث بنده بر روي صحبت آقاي افروغ نيست بلکه اين مساله اي است که ممکن است به ذهن خيلي ها برسد و سعي کردم بار معنايي حرف ايشان را نيز باز کرده باشم. 4- در مورد اينکه مصلحت گرايي آقاي خامنه اي را با حقيقت گرايي امام رحمه الله عليه تنها در مورد بستر زمانه منظور آقاي افروغ بوده بايد بگويم اين موضوع اشتباه است چرا که ايشان اگر مي خواست چنين حرفي را بزند خوب مي گفت زمانه اين طور است نه اينکه آقاي خامنه اي اين طور است. 5- در مورد اينکه اصلا مقايسه آقا و امام اصلا در اين مورد جز در بستر زمانه ممکن نيست بايد بگويم شما احتمالا بسيار ذهن فعالي داريد که مي توانيد در اين باره نظر بدهيد. بنده خودم واقعا نمي توانم چون اولا به مباني اسلام آنچنان آشنا نيستم که کار دست را در هر زمان تشخيص دهم و ثانيا به زمانه آنقدر آگاه نيستم (مثل آقاي خامنه اي) که بتوانم ايشان را مصلحت انديش يا آرمان خواه بخوانم. يا علي