روي قبرم بنويسيد که خواهر بودم
سال ها منتظر روي برادر بودم
چقدر مردم اين شهرولايي خوبند
که سرم را نشکستند
خدايي خوبند
چادرم دور و ورم بود
به پايي نگرفت
معجرم روي سرم بود به جايي نگرفت
روي قبرش بنويسيد
برادر بوده
سالها منتظر ديدن خواهر بوده
بنويسيد کفن بودخدايا شکرت
هرچه هم بود بدن بود خدا يا شکرت
بنويسيد همه دور و برم ريخته اند
چقدردسته ي گل روي سرم ريخته اند
بنويسيد دراين شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
من کجا؟شام کجا؟ زينب بي يارکجا؟
من کجا؟بام کجا؟
کوچه و بازار کجا
گرزماني به سوي شاه خراسان رفتي
من نبودم به سوي مرقد جانان رفتي
روي قبرش بنويسيد که عطشان نشده
بدنش پيش نگاه همه عريان نشده
يارهم آنقدري داشت که غارت نشود
درکنارش پسري داشت که غارت نشود
اوکجا؟نيزه کجا؟گودي گودال کجا؟
اوکجا؟نعل کجا؟پيکرپامال کجا