• وبلاگ : 
  • يادداشت : جشنواره فيلم فجر در شيراز ،فيلم در انتظار معجزه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محمد لساني 
    سکته سينماي ديني
    محمد لساني
    آخرين ساخته رسول صدر عاملي با عنوان “در انتظار معجزه” در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد. فيلمي که در حد و اندازه هاي نام کارگردانش نبود و از همان ابتدا نشانه هاي ضعف روايي و ساختاري باعث جدايي مخاطب با آن و حتي ترک سالن هاي سينما مي شد. صدر عاملي در دو کار قبلي اش در اين موضوع يعني فيلم هاي “شب” و “هر شب تنهايي” وارد سريال ساخت فيلم هاي سينمايي در موضوع امام هشتم شد و به قول خودش مي خواست سه گانه اش را تکميل کند. اما سوالي که صدر عاملي بايد به آن جواب دهد اين است که آيا به اندازه ارادت و علاقه اش به موضوعات ديني سعي کرده است داشته هاي معنوي و نگاه تلفيقي با موضوعات روز را در اين آثار به سطح مطلوب برساند؟ به نظر نگارنده، صدر عاملي از ابتدا و زمان طرح سه گانه رضوي، خودش را در تعداد و کميت گرفتار کرد و اگر هم در طول مسير دو کار قبلي، گرفتار حاشيه نشد حتما الطاف رضويه نگهدارش بوده است وگرنه از همان ابتدا با سختي و باطن پيچيده کارهاي ديني روبرو مي شد و چه بسا به چنين کارهايي پشت مي کرد. به هر حال فقر سوژه در سومين اثر باعث شد صدرعاملي نگاهي به ديگران و طرح هاي آنان بيندازد تا اگر خودش به نگاه و دريافتي نرسيده بتواند حداقل طرح را از ديگران بگيرد و آن را جلو ببرد. همين مسئله باعث شد که او از اصغر فرهادي استمداد بجويد. صدر عاملي مي گويد: «اين فيلمنامه از ميان هفت طرح‌ اصغر فرهادي به دست ما رسيد و اين کار يکي از همان هفت طرح است.»
    همين مسائل باعث پيش توليد طولاني اين اثر شد و زمستان 89 استارت کاري خورد که اکنون ثمره و نتيجه اش مشخص مي شود.
    فراتر از فيلم
    1- تصوير خانواده ايراني: گويا خانواده هاي متزلزل سوژه هاي بيشتري براي سينماگران دارند و اصولا ترسيم خانواده هاي سالم و شاد در سينماي ايراني يکي از آن گوهرهاي نايابي است که يافت مي نشود.
    2- مرگ پي در پي و ناموجه شخصيت هاي فرعي
    3- القاي فضاي بسته و خفقان اجتماعي: برخوردهاي زننده زن گيت کنترل بليت يا انتقال زن همسفر به کوپه مهرانه و خانواده اش به علت “ناراحتي رييس قطار” همه و همه سعي در تصوير جامعه اي نامتوازن دارد.
    4- وهن بارگاه امام هشتم و مقام رأفت و کرامت حضرت: طرد زائران حضرت امام رضا عليه السلام و بسته شدن مکرر درهاي ورودي در فيلم که شايد به تعداد پنج يا شش برسد و ممانعت خدام از تشرف زائران يکي از نکاتي است که قطعا بايد عميق تر بررسي شود. اين درحالي است که در روايات به حضرت امام رضا عليه السلام لقب امام رئوف داده شده است. رئوف يعني بسيار مهربان و تفاوت آن با رحيم در اين است که رئوف به کسي مي گويند که با کساني که نياز به دلسوزي دارند مانند يتيم يا بيمار و … مهرباني کند. حال تصوير طرد زائر حضرت بدون اينکه حتي لحظه زيارت و وصال روايت شود به گونه اي تداعي گر زير سوال بردن حاجات و استمداد ميليون ها عاشق شيعي و ايراني محب ولايت است و از سوي ديگر دست رد زدن به سينه جاجتمندان.
    5- صدفه گرايي در مقابل توکل و توسل: در حالي که توکل به خدا و توسل به ائمه اطهار عليهم السلام تنها راه نجات بشر گرفتار امروزي است متأسفانه مشاهده مي شود که روي آوردن به بارگاه حضرت منشأ ناملايمات روزگار تصوير مي شود و پشت کردن و برگشت از مسير آنها راه نيل به خواستها و آرزوها. در اين فيلم زماني که درهاي حرم رضوي به روي زائرين بسته مي شود و مهرانه و شوهرش تصميم به برگشت به تهران مي گيرند در راه تصادفي رخ مي دهد و همين تصادف ( از ريشه صدفه به معناي اتفاق بدون علت) باعث مي شود که دخترک روي پاي خود بايستند و لب بگشايد. در کتاب اصول فلسفه و روش رئاليسم در باب صدفه ذکر شده است: « قانون عليت و معلوليت در مقابل فرض صدفه و اتفاق است، صدفه عبارت است از اينکه فرض کنيم حادثه‏اي خود بخود بدون آنکه شيئي‏ از اشياء دخالت داشته باشد به وجود آيد.» در فيلم در انتظار معجزه شما مي بينيد که صدفه ي تصادف در مقابل عليت شفابخشي قد علم مي کند و در نهايت هم پيروز مي شود.
    جمع بندي و نتيجه گيري
    جشنواره فيلم فجر نمايشي از داشته هاي سينماي انقلاب اسلامي و به عبارت بهتر تقاطع دغدغه هاي هنرمندن متعهد و برنامه ريزي هاي مديران سينمايي کشور است که علاوه بر پرداختن به مسائل داخلي بايد بتواند توسعه بخش گفتمان انقلاب اسلامي در مرزهاي عقيدتي و بينشي جهاني باشد. در اين ساليان جشنواره فيلم فجر به عنوان ويترين سينماي انقلاب اسلامي نه تنها نتوانسته به طور مطلوب از داشته هاي فرهنگي و ديني دفاع نمايد بلکه بعضا به مکاني براي عقده گشايي و هتک ارزش ها از سوي برخي جريان هاي معلوم الحال تبديل شده است.
    از سوي ديگر بايد گفت سينماي ديني يک گونه تخصصي از فيلمسازي است که فيلمساز خودش را مي طلبد و هر کسي را ياراي زورآزمايي در آن نيست؛ گرچه ممکن است فيلمسازي از سر ِ ارادت به اين حوزه ورود کند و اثري بسازد اما از سوي ديگر دهها فيلم و اثر هنري براي خنثي کردن نگاه هاي التقاطي و انحرافي آن فيلم بايد ساخته شود که خود کاري است فراتر از توان سينماي ما لذا در پايان ضمن احترام و قدرداني از زحمات همه عوامل و دست اندرکاران سينمايي از جمله اين فيلم بايد گفت اين فيلم را نبايد محصول طبيعي سينماي انقلاب اسلامي دانست بلکه يک سکته در روند سينماي ديني ماست که ان شاءالله به سلامتي ِ کل پيکره لطمه وارد نکند و بگذرد….